متن رضا میرزایی

چجوری بگم میخوامت آخه مینویسمش تو نامه
اینجوری بگم روم نمیشه تا نگم دلم اروم نمیشه مینویسم از علاقم چند شبه میای به خوابم
چشم من ازت سیر نمیشه خوابم بی تو تعبیر نمیشه این عاشق خجالتی دیگه نداره طاقتی
میخوام بگم دوست دارم نمیشه بگم به راحتی اگه خجالت...

من اگه چشام بیفته تو چشات خامت نمیشم این دفعه
گیر این موی بلند و مغز بیمارت نمیشم اگه واقعی بودی قلبم انکارت نمیکرد
تو بی من کل شب هاتو بدهکاری به این شهر حالمو فهمیدی تقاص چیو تو داری پس میدی
میبینم دوباره ترسیدی خوشحالم از اینکه دچار تردیدی...

ای جانم ای جان تو بخند ببین من چه حالی دارم
مستی کارم با تو هر بارم تو همانی که دل طلب دارد ای جانم ای جان دلبرم یارم هیجان دارم وصف احوالم
چگونه حالم به زبان یارم بد گرفتارم دل هوایی شده منه احساسی از خودم بهتر منو میشناسی...