پریشانم نمیرود نگاهت از سرم تویی جانم بگو چگونه از تو بگذرم رویای من شب تو را ادامه میدهد هنوز چگونه شد نشسته ای به جانم این چنین که چشم تو مرا چگونه میکشد ببین شب های من بدون تو شکنجه میشود هنوز آرزوی من تویی روح و جان من...