یه خاطره ی تلخ و چشمای پر از اشکو قلبی که ترک خورده این عشقه اینجاست این حال پریشونو این چهره ی داغونو دردایی که جا مونده از اون دل بی احساس این خونه ی تاریکو چشمایی که بارونه این مرگه که بعد از تو حس کردنش آسونه ابری هوام...
بزن دل را به دریا تا بتونم قایقت باشم همین بسه برای من بمون تا عاشقت باشم تو هر جای جهان باشی اسیر رد پاهاتم توو قلبت شوقی از من نیست ولی بی وقفه همراتم تموم لحظه هامو دوباره دوره میکردم بزار احساس کنم هست به سمت خونه برگردم درو...