متن مجید یحیایی

بارون میزنه خیسه زمین تنگه دلم
من جای همیشگی با یه شاخه گلم دلشوره دارم دیر برسم رفته باشی
تو میدونی بی تو خیلی کم تحملم دلتنگه دلم وقتی که بارون میزنه
تا وقتی نیای قلب من آروم میزنه از دور که تورو میبینم آهسته میای
اون وقت دیگه قلبم...

رفتنت دیوونه دلگیرم کرد زیر چرخ زندگی زیرم کرد
از نبود تو خیلی میترسیدم قلب تو بدجوری تحقیرم کرد هرچی من بی ادعا و کم رو هرچی خوشبینم به فردامون
هرچی بد تا میکنی میبخشم تو چه کردی با دل و دنیامون دیوونه دل من بدجوری باز هواتو کرده
دیوونه...

ای دله بی طاقته من دیگه سیاهه لحظه هات همنفست آخر سر گریه رو جا گذاشت برات
باز که نشستی یه طرف زانوی غم بغل نگیر
خسته ی بیقراره من ای بی صدای سر به زیر ای بی صدای سر به زیر نذار به روت بیارمو دوباره بشی گذشتم از...

بی تو سردرگمم هر آن هر لحظه تنهایی سراغه من میاد
بی تو بیمار و بیتابم غمگینو دلخسته بیدار و بی خوابم بی تو خاموشه خاموشم هر لحظه تو ذهنم میگم فراموشم
بی تو سردم زمستونم هر جا و هر حالت خیلی پشیمونم
بی تو محکومه در بندم شادی نمیبینم...

شمالی ترین قطبه احساسه من تو سرمای احساسه تو یخ زده
درست وقتی رفتی که از بغضه من باید حس میکردی که حالم بده همش با خودم میگم این شوخیه نمیتونه از عشقه من رد بشه
کسی که همه زندگیم بود یه روز محاله با دنیای من بد بشه نتونستم...

تو اون خیابون سرد نگاهمون جدا شد
پناه قلب خسته ام فقط دله خدا شد تو رفتی و نشستم آروم کنار دیوار
جای تو رو گرفتن اشکای گرم و تب دار دست از سرم بردارید ای خاطرات زخمی
چیزی ازم نمونده از این همه بی رحمی تو رفتی و جدایی...

نمیدونم چی شد حالم خرابه تمومه زندگیمم روی آب
نخواه تنها بشم تنها عزیزم خودت میدونی من بهم میریزم چه جوری راه بیام من با نبودت مگه میشه بمونم بی وجودت
یه حسه تلخی هست تویه دله من میگه پرپر شدی تنها گل من میکنم رفتی از اینجا نشسته رو...

تمومه عشقه تو واسه من رو شده تو ببخش قلبمو اگه پررو شده
تو رو میخوامت این تمومه حرفمه اینه تنها دلیله دوری من از همه آخه تو هنوز عشقه منی نکنه بری دلم رو بشکنی
هنوزم طرزه نگاهتو دوست دارم خنده و اشکه چشاتو دوست دارم با چه بهونه...

مثله سابق نیست دلم از بودنت شاد خدا رو شاکرم هر روز که عشقت رو به من داده
مثله سابق نیست کنارت دیگه خوشبختم فراموش میکنم با تو تمومه روزایه سختم با تو میسازم دنیا رو کم کم به تو میبالم صد دفعه هر دم با تو میکارم عشقو تو...

چه مظلومانه رفتن عاشقایی که دلاشون بی ریا بود
تو خلوت ذکرشون یاد خدا بود دلاشون با صفا بود شدن مدفون به زیر تله خاکو آهنای پاره پاره
نمیان پیشه ما دیگه دوباره چه موندن بی ستاره بی ستاره چقدر خون دلامون پر از اشکه چشامون از این داغی که...

میخوام بدونی که زندگیم همش با تو توو جریان هست
میخوام ببینی که ذهنم همش به فکرت هست
آه لمسه گرماتو نفس نفس کشیدناتو میخوام تو بغلت بگیرم ببوسم من اون چشماتو وای چه حسه خوبیه تو رو تو آغوشم دارم فیس تو فیس نگاهت میکنم انگاری من تب دارم...

باز آی و دلتنگ مرا باش و این سوخته را محرم اسرار نهان باش
زان باده که در میکده ی عشق فروشند ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک جهدی کنو سر حلقه ی رندان جهان باش
دلدار که...

ای وای از این دله دیوونه از دست این زمونه حرفای عاشقونه
ای وای تویی که بهارم از اینکه تو رو دارم تو عشقه موندگارم من با حاله خوش باهاتم من عاشقه آرامشه تویه اون چشماتم
من بدونه تو میمیرم تو هر کجا باشی به عشقه تو اسیرم
منو ببخش...

تو راهم دادی تویه قلبت واسه تعبیر یه رویا حالا عاشق بارونم که دلم درگیره چشاته
محاله که دست برداره هواش بوی تو داره خدا واسم فرستاد همونی که بیقراره همونی که بیقراره از اینکه دوستم داری ممنونتم از اینکه باور کردی مدیونتم
بازم با چشمات عاشقترم کن با اون...

تو دو راهی دله من جا مونده با یه مشت خاطره تنها مونده
حیفه باشی و برات بد باشم وقته دلواپسیات کم باشم
آخه من که زندگیم تشویشه حالم از همیشه بدتر میشه
انتظار چیو از من داری چه دلیلی واسه موندن داری وای تنهات گذاشت رفت داره میاد برف...

فرق داره امشب با شبه دیگه این حسو چشماته بهم میگه
میخندی و حالم عوض میشه قلبم کنارت تا تهش میره میره لبخند بزن این حادثه خوبه قلبه دوتامون خوبه که جوره
از اولش حرفام یکی بوده تردید از این احساسه من دوره دوست دارم بی شکو دلشوره میخوام بگم...