متن محمد قلی پور

دلگیرم از شهر از خیابون
از بغض این شهر زیر بارون بی تو موندم خیس و داغون
حال خرابم رو ندیدی رفتی به دادم نرسیدی بیقرارم سرد و بی جون
وقتی چشای من میباره تو کجایی عشقم
وقتی ندارم راه چاره
دلگیرم از شهر از خیابون
از بغض این شهر...

ای وای از دست چشمانت آتش در قلب من انداخت
دزدید در لحظه عقلم را از من مجنونه عاشق ساخت بین این فصل باران خیس عشق است دیوانگی با تو
زیباست در کوچه های شهر حس پروانگی با تو آرامه جانم ماه تابانم تو شدی دنیای من
درد و درمانم...

تو میری اما این رفتن که اسمش بی وفایی نیست یه وقتایی جدا بودن به معنی جدایی نیست
تو احساسی به من دادی که تا زنده ام به یاد دارم همیشه روحه تو اینجاست به اعتقاد دارم خودم میدونم آسون نیست که با یه خاطره سر کرد ولی دست تو...

فکر میکنی خاطره هاتو پاک کردم فکر میکنی اینجوری بهتره برامون
یادمه خواهش کرده بودم وقته رفتن حتی یه لحظه هم سرت رو برنگردون میگفتی دیره هی به ساعت خیره بودی به ساعتی که یادمه هدیه ی من بود
عطری رو میزدی که من خریده بودم اون لحظه که حرف...

Mohammad Gholipour Royami خودت میدونی چی میخوام بگم خودت میدونی حرفای منو اصلا نمیخواد نگران باشی عشقه تو بسته پای منو یه نگاه تو واسه من بسه جونمو بدم به هوای تو همه دنیامی تو که میبینی حالو روز منو عاشقه توام عزیزه دلم دیگه هی واسم بهونه نیار اضافه...

به هم دلبستنو هستم غمو تنهایی و نیستم جدایی از تو عشقت به این زیبایی و نیستم
داره بارون میاد آروم بگو از زندگی هستم بیا خیسشیم و خیالی نیست پای دیونگی هستم چه بارونی چه آهنگی چه احساسی چه رویایی دو تا تیله تو چشماته عجب چشمای گیرایی
چه...

حالم خوش نیست حسه من بده هر چی فکر کنی سرم اومده
چی از این بدتره که تو دوری ازم نیستی و زندگیم بی تو ریخته به هم کاشکی یه بار دیگه ببینم چشمای تو رو خالی کنم این دله از غصه پر رو
یهو چی شد دیگه منو نمیشناسی...

عشق من دیوونگی کن راهتو با من یکی کن من باهاتم توی قلبم عاشقونه زندگی کن
عشق اول عشق آخر از گذشته ساده بگذر
از کنار غصه رد شو با یه حسو حال بهتر با یه حسو حال بهتر خستگی پر درد و غم پر ناله های دم به دم...