تورو دیدمو حالم یهویی زیر و رو شد روزای رویاییم کنار تو شروع شد چی بهتر از این میدی قلبمو تسکین وقتی میخندی میشه زندگی شیرین چی بهتر از این میدی قلبمو تسکین وقتی میخندی میشه زندگی شیرین با تو همیشه شادم که عشقو تو دادی یادم یه جور دوست...
دلم بازم هواشو کرده رفت قراره برنگرده رفت که حسرت بشه کارم ندیده بود بهش دچارم تنگه دلم واسه نگاش و خالیه تا همیشه جاشو رفت و بهونه هام شروع شد که واسم آرزو شد عاشق نبودی که عشقم رو پس میدی حال خرابم رو هرگز نفهمیدی راحت گذشتی از...
ناز نگاهت میخرم با من که بد تا میکنی چرا برای بودنت امروز و فردا میکنی لب تر کنی من جان دهم به لب رسیده جان من روح و روانم برده ای لیلای بی نشان من لب تر کنی من جان دهم به لب رسیده جان من روح و روانم...
زندگی رو با حضورت تویه قلبم دوست دارم لحظه ها رو با وجودت عاشقونه میشمارم با تو میتونم تو دنیا سرمو بالا بگیرم هر چی که بگی همیشه با علاقه میپذیرم یه سه حرفیه عزیزی تویه لحظه هامو دنیام دوست دارم دورت بگردم تا که روشن بشه فردام به بزرگیه...
شوخی نکن با دله من نگاهتو از چشمام نگیر دنیام تو دستای توئه نرو دنیامو نگیر نرو بذار خاطره هام جون بگیره تو سینمون نرو نذار حروم بشه دقیقه های سختمون که روزامو دارم با یاد تو سر میکنم من از صدای نفسات زمانو باور میکنم که عطر تنه تو...
اومدم بشینم سر راهت خودمو ببینم تو چشات خوب چشاتو وا کن عشقمو نگاه کن آخه خود عشقی تو سهمه دل تنگم شو خیره شو تو چشمامو حرف منو بشنو چشمامو نگاه کن گرفته نم حرفامو من چجوری بهت بگم میخونم واسه تو این ترانه ی عاشقونه رو باز دیدنه...
به پیچو تاب زلف گیسوی تو سوگند که کرده ای مرا به یک نگه تو در بند بیا و آرامشه لحظه های من باش بیا و خنده ای بکن تو ای شکر خند بیا که در نبودنت این دله عاشق ببسته دل به قابه عکس پر ز لبخند از این...
پاییز که از راه میرسه عطر تو رو باز میاره تو کوچه های عاشقی دلتنگیتو جا میذاره پاییز که از راه میرسه میشکنه بغضه آسمون جاری میشه بارونه اشک از دله ابر نیمه جون قدم زدن با خاطرات رو نعمت برگای زرد پاییز که از راه میرسه تازه میشه زخمای...
از این همه توهمی که لحظه لحظه با منه بگو چرا به جای تو یکی دیگه کنارمه ببین خیال بودنت شده امید هر شبم به یاد زخم کهنمون فقط منم که تو تبم , فقط منم که تو تبم یکی کنارمه ولی تو میدونی که اشتباه ست نمیشه عاشقش بشم...
اومدی حال منو خوب کنی اومدی تا به خودم برگردم واسه لین کارا ی کم دیر شده وقتی به تنهایی عادت کردم اومدی تا نفسم باشی حیف دیگه پیشت نفسم میگیره این بلا رو تو سرم آوردی ماهی توو دریا مگه میمیره از همین راهی که اومدی برو نمیشه کنار...