یه بوی عطر بی شباهت یه رد پای تازه اینجاست یه نفری که زیر پاهاش ته مونده ی شن های دریاست یادم دوست داشتی شمالو دریا می رفتیم بی بهونه تنها تو دوست داشتی همیشه سرزده واردشی به خونه دریا بریم بازم منو تو تنهایی ساحل تو بارونو یه عکس...
دل به دو چشمت بسپارم تویی دردانه نگارم غیر شانت تو بگو من به کجا سر بگذارم عشق تو چه غوغای به جانم به تو وصله ضربانم گره خورده به تو این دل تو نباشی نتوانم گوهر کمیابم تو منو دریابم پیله کردی در منو پروانه ای بی تابم ای...
نگو برام کمی ما که هیچ وقت نداشتیم هیچ غمی تو که میدونی یکی یدونمی از این کارات دست بردار بگو تو چه حالی خودتو زدی به بیخیالی گم کردم خودمو تو این حوالی دنبالت گشتم صد بار من بی تو یه آدمم که بیخیاله روز و شباش فرقی نداره...
صاف توو چشام زل بزن تو ببین که حالم بده نزن به اون راه خودتو جون به لبم اومده به خدا قسم میگره ازم همه نفسهامو چشات یه جوری میخوام تورو که بخواد هرکی یه نفس باشه جات میدونی دل بیقرارت شده عاشق نگاهت شده گیر اون چشاته دلم ای...
با ما میپری ولی میدونم سفر بعدی با نفر بعدی با نفر بعدی هرکار که دلت خواست تو بلاخره کردی بلاخره رفتی دیگه بسه نامردی کاری با دلم کردی که دیگه دل نمیشه دیگه مثل قبلا عاشق نمیشه چجوری ندیدن تو واسه من عادی شه تو که نمیدونی توو دلم...