تو بیا ای یار دیرین تو بیا ای شور شیرین که به صحراها و دریاها بباریم تو بیا ای باد و باران به تنه خشک خیابان شاخه ای از باغه فرداها بکاریم تو بیا با هم دوباره در شبه سرخ ستاره آسمانی از کبوترها بپاشیم تو بیا ای خنده ی...
من تا نگاهم بر روی تو افتاد شب معجزه ای شد که در چشم تو رخ داد خورشید درخشید به دریای تو تابید دریا صدایی شد به آواز من افتاد اگر افتادم از پا ننشستم صد شب غم آمد ولی من نشکستم من در پی شهر تو دویدم تو جایزه...
ای دشت رویای شقایق روشن از تو روشن از تو زیباست مثلع شعر گفتن از تو گفتن از تو ای دشت رویای شقایق روشن از تو روشن از تو زیباست مثل شعر گفتن گفتن از تو گفتن از تو قسمت که می آید نمیدانی چه زیباست این کوچه ها پر...
با من بیا تا بهار بعد از پاییز غم بار خورشید میتابد دوباره فردا می آورد به بار با من بمون تا سحر امشبو شبهایی دگر که هر سوسوی ستاره از صبح می آورد خبر ای چشمهایت صبحه بهاران ای لبخندت تصویر باران بیا ای جانه جان این شام تارم...