ما که با هم همه چی داشتیم دنبال چی میگشتی به خدا راهی که پا گذاشتی توش هیچی تش نیست من واسطت بارون شدم اما تو جلوم سنگ گذاشتی همه ی کارات بهونه بود اون همه قهر و آشتی ولی باز تنگه دلم واسطت خب دل دیگه به دوری نکرد...
تا کجا قرار پشت سرت با پای پیاده راه بیام به خودم میگم یه عمر هی بیخودی باهات کجا میام تا کجا قرار حالمو یه شب خراب کنی بری پا فشاری میکنی که چی که منو مجاب کنی بری حالا که میدونی حرفی ندارم داری میری آخه ماتم برده میگی...
بی حد به تو وابسته شدم حالم خوش کرد بهتره که دلم به هرکسی غیر تو پشت کرد من عشقو که دیدم ازت بدی ندیدم فقط زیادی خوبی به خدا زیادی خوبی آشیونه دلم تنها بهونه دلم تو رو میگم که شده چشات همه خونه دلم به تو گره خورده...