یه سایه جلو پام اون گرم آفتاب و من سرده جام داره میپیچه به پام دیده خوابی تاریک انگار برام میکشونه من رو لب چاه اما نبود تازه نیست تازه برام فقط واینستا بین راه واینستا بین راه واینستا بین راه بین راه بین راه فقط واینستا بین راه واینستا...
سرمو میگردونم سمت پایین هیچی این دور و ور واسم نبوده همیشه سعی نداده جواب گاهی میشه گاهی بی نتیجه مونده راضی نکن منو به موندنم چون راهی غیر رفتن واسم نمونده دلیلشم به هیچکس نگو بذار بگن که رفت و کم آوردش هر چی گذشت بذار توو گذشته باشه...
رو دوره ثابت میگشتیم ما اما تو رو میدیدم میکشی شکلی رو دستات شکلی مثله بالها چون واسه بلند پروازی هات دیگه نه سقفی بود نه این زمین دیگه جایی واسش داشت تو آزاد و رها سبک بال حالا رسیدی به ابرا من این پایین تو فکرم ای کاش من...
هر چی بزرگتر میشی هر چی بیشتر میریم جلو هر چی تو نزدیک تر میشی من دیگه کمتر میشناسم تو رو میشناسم تو رو , دیگه کمتر میشناسم تو رو , میشناسم تو رو تو این روزایی که هستی یه چیزی شده کم انگار از روز اول ما رفتیم این...