پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
بابای خوب و مهربانمجانم فدایِ نگاهِ پر محبت و نگرانتجانم فدایِ قربان صدقه هایی ڪهنگفتی امّا شنیدم و می شنومآغوش هایی ڪہ از حجبِ مردانه اتنگشودی امّا همیشه و همه جابه آن پناه بردم و می برمشانہ هایی ڪہ از ڪوه محڪم تر بود وهست و امنیتش پایانی نداردجانم فدایِ دست هایِ پر قدرتت ڪه حتی حالا ڪہ می لرزد هماز همه قوی تر استروزت مبارک تکیه گاه همیشگی زندگی ام...