چه میدهد به من این جان زیبای گندمی ؟ شیهه ظریفی از خنده که مادیانی از دشتهای خاطره روانه میکند به امروز و میآرایدش به رویا در فردا بانوی رنگها گیلاسها جگر ِ چلاندهی مرا ارمغانت کردهاند و تو سیب دلم را که گاز بزنی شعری از آن بر میآید...