اگر بی شعوری درد داشت بازم یه عده مُسَکِن می خوردن و به کارشون ادامه می دادن
اگر اینکه گونۀ ما در کائنات تنها است درست باشد، پس باید بگویم که کائنات بسیار سطح پایین هدف گذاری کرده و به چیزی بسیار کم رضایت داده است.
چیزی به اسم زمان حال وجود ندارد. تنها آیندۀ نزدیک و گذشتۀ اخیر وجود دارد.
بیشتر مردم فقط به قدری سخت کار می کنند که اخراج نشوند و فقط به قدری حقوق می گیرند که استعفا ندهند.
دلیل اینکه من با خودم صحبت می کنم اینست که من تنها کسی هستم که جواب هایش را قبول می کنم.
بعضی از مردم چیزها را می بینند و می پرسند، چرا؟ بعضی از مردم چیزها را رویاپردازی می کنند و می گویند، چرا که نه؟ بعضی از مردم مجبورند سر کار بروند و وقتی برای این چیزها ندارند.
شب هایی است که گرگ ها ساکتند و فقط ماه زوزه می کشد.
فقط چون که میمون ها دست از سرت برداشتند، به این معنی نیست که سیرک شهر را ترک کرده است.
پیش بینی آب و هوا برای امشب: تاریک.
من به اندازۀ پاپ دارای سلطه و مرجعیت هستم، ولی به اندازۀ کافی مردمی ندارم که آن را باور کنند.
چند شب پیش من در رستوران خانوادگی واقعا خوبی غذا خوردم. سر هر میزی جر و بحثی برپا بود.
به این فکر کن که یک آدم معمولی چقدر احمق است، و بدان که نیمی از دیگران احمق تر از آن هستند.
به طور کلی، زبان ابزاری برای پنهان نمودن حقیقت است.
کسانی که می گویند اهمیتی نمی دهند مردم چه فکری می کنند معمولا شدیدا مشتاق هستند که مردم فکر کنند آن ها اهمیتی نمی دهند که مردم چه فکری می کنند.
