متن زبان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات زبان
زبانِ زنده ی من خون ست
هدف بگیر و بزن حرفی
که در تفنگ نمی گنجد
سپس به رسمِ ادب، دَرجا
بِکِش دو ابرِ فراموشی
به رویِ تخته ی بارانی
«آرمان پرناک»
برای زبان های غریب
برای اشعار بی وطن
برای واژه ی صلح
امن ترین جای دنیا
دهانِ تفنگ هاست
«آرمان پرناک»
برای بیان تلخی ها،
شیرین زبانی می کرد...
دشمن قلب زبان هست
اگر درست کنترل نشود
زندگیت از دست میره
شازده کوچک
کلاه پرپشم
زبان گویا
عاشق ناکجا آباد
مغز پر درد
همراه قلب پرخون
با دل پرزخم
همراه زبان پر نیش
چون تبسم
تکرارم کن
در خلوتِ حضورت،
اینجا
نگاه
زبانِ واژه هایِ ناگفته است
و دست
پیامبرِ واژه هایِ نامکتوب.
An animals eyes have the power to speak
a great language
یک شخص انگلیسی زبان ، به کسب و کار میگه بیزینس . اما یک اصفهانی وقتی میخواد بگه که اسبش زین نداره
میگه بی زینس .
من آن چیزی نیستم که تو می بینی
در من آدمی مدت هاست مرده است
بوی تعفن ش کاشانه ی قبلم را به گند کشیده
مرگ را در چشم هایم ببین
به زبان توجهی نکن
که زبان ها بسیار یاوه گویی می کنند
وطن پرستی را بایستی آموخت ،
نه تنها فقط در زبان ها گفت.
من ندانم به نگاه تو چه رازی است نهان
که من آن راز توان دیدن و گفتن نتوان
که شنیده است نهانی که در آید در چشم
یا که دیده است پدیدی که نیاید به زبان؟
یک جهان راز درآمیخته داری به نگاه
در دو چشم تو فرو خفته مگر...
کلام نمی تواند
هر چیز را بیان کند
به زبانی می گویم دوستت دارم
که همه جهان آن را می فهمد:
..می بوسمت...
جلال پراذران
هنوز در رقص
گم گشته ام
زبان
زبان نان است وآب
زنجره در حیات درخت مرگ را می سراید
درد از بی دردیِ
نامردان بی درد
دربستر جان
کشیدن ؛
همان خفتن ِدرگور است .
حلقوم شهر را شرحه می کند
تیغی که آزادی را
شرح می دهد!
حتی زبانم را اگر ببرند
انگشتهایم را
خودم قلم خواهم کرد
شعرها هنوز ماندگارترند...
جلال پراذران