(ساعتِ وارونه)
زمان به پیش میرفت و من به عقب میخواستم
ساعتِ وارونه را، با اشکِ خود میبستم
هر چه عقربه زد، بر گذشته مینشستم
از پیِ آن لحظهها، دیوانهوار میگسستم
این ساعتِ وارونه، امیدِ باطل داشتن است
بهتر آن است که مسیرِ آینده را ساختن است
چون گذشته رَفته،...