جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
پاییز جانحالا که تنها چند روزِ دیگر مهمان ما هستی، باید بگویمتو تقصیری نداشتی...ما آدم ها خیلی چیز ها را خراب کردیمساده و حواس پرت بودیم، آنجا که باید وانمی دادیم وادادیمآنجا که باید رها می کردیم سخت گرفتیم...ما در لحظه زندگی کردن را بلد نبودیمامروز را در دیروز گذراندیم و فردا را قبل از امروز دلشوره گرفتیم...ما رویا داشتیم اما شجاعتِ جنگیدن برای رویاهایمان را نداشتیم...ما خودمان را دوست نداشتیم و دوست داشتنِ دیگری را بلد نبودیم،...