جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
باز من وپنجره ی رو به باغ…و انارهایی که از فرط نبودنت،ترک برداشته اند…باز من وخاطره ی بچگی هایی که پشت درخت های پربار انار گم می شدو رد پایی که تو را ،تاپشت پرچین های باغ،برای همیشه پنهان می کرد…در کدامین لحظه ی پرشیطنت کودکی جاماندیم؟...