به کمال عجز گفتم که به لب رسید جانم ز غرور و ناز گفتی که مگر هنوز هستی
به کمال عجز گفتم: که به لب رسید جانم !. به غرور و ناز گفتی : تو مگر هنوز هستی؟!…