شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
وقتی از من کناره میگیری ،شب و روزم به جز جهنّم نیست خلوتم محو تیرهانگاری استده هدایت ، حریف یأسم نیست...
بگذر از من که سخت دل تنگم بگذر از من که سخت دل گیرم نَقل من هفت جانیِ سگ هاست هر چه جان می کَنم نمی میرم ... ...
چشمت، تنت، به هم زدنت، قهر کردنت؛ دنیای من شده ست همین اتفاق ها من با تو و تو با من و... نه !غیر ممکن است ؛ بخت مزخرف من و این اتفاق ها؟!...
میخواستم درخت شوم نردبان شدم...
من از بعد از تو برمی گردم ، اما رو به ویرانی...
آوازِ سکوت است دلم ترجمه اش کن!...