پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
از شکست خوردن وحشتی ندارم ؛ از رکود و واماندگی میترسم ! از این میترسم که دیگر به چیزی اهمیت ندهم ، پدرم را ببین ؛ ممکن است باور نکنی من میدانم مرد باهوشی است. اما وامانده است ؛ حالا امیدوار است پسرهایش رمز موفقیت را کشف کنند و دست به کارهایی بزنند که خودش از عهده آن برنیامده ......