پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
شعر نوحه زبان حال امیرالمومنین با حضرت زهراای هستی ِ اباالحسنجان علی حرفی بزندر بین بستر،غرق نواییآهِ تو دارد ، بوی جداییفاطمه جانم ای فاطمه جانرو گرفتی ، از من چراآتش مزن ، قلب ِ مرانگفتی آخر توچه کشیدی؟بودی رشیده، حالا خمیدیفاطمه جانم ای فاطمه جاناشک غربت ، می ریزی توبرای من ، عزیزی توهرشب کنارت احیا بگیرمیا تو بمانی یا من بمیرمفاطمه جانم ای فاطمه جاناز دیروزت ، لاغرتریچون تصویری ، در بستریبا بسترت ...
پرچم حُسنِ حَسَن در همه عالم بالاست......