سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
موهاش دریا بوددنیامو زیبا کردفهمید دیوونه مموهاشو کوتاه کرد..._برشی از ترانه...
همچی سیاوسفیدش قشنگهمث پاندا پنگونن موهاش لای برفا چشاش آخ آخ چشاش...
اولین بار که جلوم سرلخت شدموهاش نم داشتیه نم هزاربار بهتر از نم باروناون روز موهاش بوی هلو میدادبا خودم گفتمموهاش مثِ یه طنابهمث یه طناب که خدا از دیوار بهشت انداخته پایین که باهاش آدمو بکشه بالا ...سرمو نزدیکتر بردمعمیق ترین نفس همه ی عمرمو کشیدمجوری که انگار قبل ازون هیچ وقت نفس نکشیده بودمروحم و رویه ها پر شد از بوی موهاشدلم نمیخواست به هیچ قیمتی سرمو عقب بکشمدلم نمیخواست دیگه هیچ جا برمحتی بهشت ...خونه م خودش بهشت ...