چهارشنبه , ۲۸ آذر ۱۴۰۳
گفتی از لیمو و انگور و انارت وای وای، هر زبانی بی شک از وصف جمالت قاصر است...
از تو تنها وصف دیدارت نصیب ما شدهبرف ِ تجریش است و سوزش می رسد پاییِن شهر...
میدوختم به قامت حُسنش لباسِ وصفدردا که اطلس سخنم خوشقُماش نیست...