پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
چه دلبری هستی سبوی باده جان را شراب خواهی کرددعای آینه را مستجاب خواهی کرد از انحنای پر از لحظه های رویائیمسیر درد و بلا را سراب خواهی کرد من از حضور تو در نبض آرزو دیدمتوئیکه قلب جهان را کباب خواهی کرد به بوی عطر شلالی که می دهی بر باددوباره غصه و غم را جواب خواهی کرد شنیده ام که تب و تاب آمدن داریشنیده ام سحری انقلاب خواهی کرد تو می رسی و به تدبیر هر دو دستانت بساط ظلم و ستم را خراب خواهی کرد زمانه تا که ...