. از سر من شور تو هیچ نیاید برون... ️️️
مشکلْ خیال روی تو از دل به در شود ای
تو را که گفت که من بى تو می توانم بود؟ ای
دلبرا، در دل سخت تو وفا نیست چرا؟ کافران را دل نرمست و ترا نیست چرا؟ بر درت سگ وطنی دارد و ما را نه، که چه؟ به سگانت نظری هست و بمانیست چرا؟ هر که قتلی بکند کشته بهایی بدهد تو مرا کشتی و امید بها نیست چرا؟ خون...
گفتى: بسنده کن به خیالى ز وصل ما ما را بغیر ازین سخنى در خیال نیست ای
مؤمن ز دین برآمد و صوفی ز اعتقاد ترسا محمدی شد و عاشق... همان که هست ای
بیا، که مِهر تو غایب نمی شود زِ بَرِ ما... ای عجل لولیک الفرج
گفته بودی که به فریاد تو روزی برسم کی به فریاد رسی ای همه فریاد ز تو ای