متن تک بیت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات تک بیت
فلک همیشه به کام یکی نمیگردد
که آسیای طبیعت به نوبتست ای دوست
صائب اگر چه بال و پر ما شکسته است
سیمرغ را به چشم نیارد عقاب ما
چنان فسرده ز وضع جهان شدم صائب
که نیست لذت از اشعار عاشقانه مرا
تواضع گرچه محبوبست و فضل بیکران دارد
نباید کرد بیش از حد که هیبت را زیان دارد!
من همان سرباز مغلوبم که در میدان جنگ
تیرهایی را که بر دشمن زدم پیکان نداشت
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد
عشق و سوزش عقل میسوزاند و کارش را تمام
بار را دل بُرد و بر تاریخ ما افسانه ریخت
در عشق بازی دلم گل پای هر دیوانه ریخت
تا که او هم گوی آتش را بر این گلخانه ریخت
ای ما و صد چو ما ز پی تو خراب و مست
ما بیتو خستهایم تو بیما چگونهای؟
*روزی که دلی را به نگاهی بنوازند
از عمر حساب است همان روز و دگر هیچ*
بخت من از کودکی بیسرپرستی بودن است
سرو صحرا، گرچه تنها، بهتر از خس بودن است
ریختی ای دل به پای این وآن اشک ،ای دریغ!
دور تا دورِ تو جز مُشتی نمک نشناس نیست.
با تو دلم در بند حرف آن و این نیست
دنیا کنار تو برایم جز یقین نیست
خداوندا
به ره
فانوسی افروز
کند
شبهای تارم را
به چون
روز
در دعوی عشقت
کنم
اینگونه
اقامه
کز جور تو
بر تن
بدریدم
همه جامه
گر چه رفتی از برم در خون من جاری شدی
چون نفس ،همسایهٔ دیوارِ تنگِ سینه ام
کاش میشد جان دهد عاشق به پای عاشقی
تآکه هر بی یال و کوپالی نگوید عاشقم
هر زخم کهنه را، باد بیصدا میبرد
خواهی نخواهی جوانیات را، پیریات میبرد!
کو تپشهای دلم؟ کو اشتیاق و التهاب؟
آه... ای شور و شرارِ زندگی! بر دل بتاب!
یخ نمود امواجِ جان، از شور و حالِ زندگی
آه... ای گرمای مِهرِ عاطفه! بر جان، بتاب!
قایقِ احساسِ دل، در گِل نشست از خستگی
موج، موج سینهام، از دستِ غم، گردیده آب