پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
بوسههارابهجانمناندازمرداینجنگتنبهتنهستم!...
بوسه دیگر افاقه نمی کُنَدتو را بایَد گاز گرفت...
درد یعنی از قضا عشقت خرافاتی شودخواستم بوسش کنم، یک عطسه آمد... ایست داد...
یک بوسهکه از باغ تو چینندبه چند است...؟️️️...
هر شب بدون بوسه جدا میشوی ز منانگار بر دهان تو فردا نوشته اند....
شِعرے که آلودهبه بوسه هاےِ تو نباشَدنَگفتنے ست..!!...
اے لبانت بوسه گاه بوسه امخیره چشمانم به راه بوسه ات ......
گفتم دلم از توبوسهای خواهانست...!...
بوسه ای داد به من، عرش خدا ریخت بهم️️️...
چاره دردهایتاغوش من استبگذار کمی به زبان بوسهحرف بزنیم ......
بوسه، اولین جرعه از جامی است که خداوند آن را از چشمه ی عشق پر ساخته است....
بوسه آن گاه قشنگ استکه تمرین نشودبپری ماچ کنیجیغ کشدذر بروی...
آرام آرام/ عبور کردم از مرداب/ زیر برگ های نیلوفر/ صدای بوسه ی اردک ماهی ها...
آغوش آغوش/می ریزند بدون بوسه/گریه ی درختان...
بوسه از خاطره آموختجا گذاشتن رد را...
یک بوسه ز تو خواستم و شش دادیشاگرد که بودی که چنین استادی...
بوسه هایت طعم عجیبی میدهندطعمی بین بهشت و زندگی️...
وقت رفتن.../میگفت ، زودبرمیگردم/بوسه ، هنوز چشم براهست...
از لعل لب شکرفشانتیک بوسه به صد هزار جانست...
عاشق حاضر جوابی ات شدم که هیچ دوستت دارمی را بی بوسه نگذاشتی......
به دیدار (تو )می آیم برایم بوسه ای دم کن!...
ز تلخ گویی من عیش عالمی تلخ استبه بوسه ای چه شود مرا دهان بندی...
عشق یعنی چیدن یک بوسه از لب های یارعشق یعنی سوختن یک شمع در شب های تار...
ای لبانت بوسه گاه بوسه امخیره چشمانم به راه بوسه ات...
یک بوسه ربودم ز لبتدل دگری خواست...