دوستت دارم را اگر یک گوشه دنیا بگذارند من آن گوشه را فقط با تو میخواهم
گاه راه میروم گاه می نشینم گاه می خندم و گاه می گریم و آنگاه که تو نیستی آه میکشم و ناگاه می میرم
نمیدانم دوست داشتن را بلد نیستی یا بلد بودن را دوست نداری
آنکه مراد می دهد کو که تو را به من دهد
اهل اویم مرا میل دگر نیست بگویم