پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
تو احساس ِخوش یُمنِ آرامشیتو تصویرِ نوری از آماجِ عشقتو اعجازِ اندیشه ی مُب همیکه دل زد به سودای ِ تاراجِ عشقبه سیاره ی من طلوع کن بتاببتاب و جهان را کمی تازه کنب ه پژواکِ لبخندِ تو زنده امبخندو مرا در مَن اندازه کن...