کودتا کردم علیه ت بارها عاشقی کردی برایم سال ها تا که درگیرت شدم بهمن رسید انقلابی آمد و محدود شد دیدارها
این چادر گلدارِ من انگار عجیب بر سادگی پیرهنت می آید اصلا همه ی شهر کنارم باشند جز تو به دلم مگر کسی می آید
میکشی نقش گل و خانه بهاری میشود از نگاه مهربانت خنده جاری میشود روز های آخر اسفندماه و یاد تو باتمام اطلسی ها یادگاری میشود