جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
سر می نهمروزی اگر نفس بکشم در هوای تودر بامداد قصه ی پر ماجرای توپر میزنم کبوترانه به رویای آسماندل میزنم به ساحت حول و ولای توطی می شود مسیر قرون نرفته امدر پیچ و تاب واهمه ها پا به پای توبیهوده دل به پرتو مهرت نبسته امما را نیافریده خدا جز برای توحال و هوای خاطر دلدادگان شدیبود و نبود و نام و نشانم فدای تودر کیش دلبرانه خدا را چه دیده ایقسمت کند اگر که شوم آشنای تو-ای عشق ناگزیر پر از زندگانی امسر می نهم به خاک پر از...