جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
زندگی تو شهر کوچیک اینجوریه از دیشب که ماشین پدرم رو آگهی کردم تو شیپور هرکس اول زنگ میزنه میگه اسمت چیه و ده دقیقه به احوال پرسی میگذره...