توی حموم داشتم باصدای بلند میخوندم؛ عمر کمه صفا کن،گذشته رو رها کن یه دفه فشار آب کم شد،گفتم الان من چیکار کنم بابام داد زد گفت؛ اگه نباشه دریا،به قطره اکتفا کن