یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
می گویی که طرز تفکر من را نمی توان پذیرفت. فکر می کنی که اهمیتی می دهم؟ کسی که طرز تفکری را برای دیگران اتخاذ می کند، بی شک احمقی بیچاره است....
ویرانی نیز، همچون آفرینش، یکی از دستورات طبیعت است....
برای اینکه فضیلت را بشناسیم، ابتدا باید خود را با پلیدی آشنا کنیم....
این شیوۀ تفکر من نیست که برایم بدبختی به بار آورده است، بلکه شیوۀ تفکر دیگران باعثش شده است....
نظم اجتماعی به بهای آزادی، معاملۀ شیرینی نیست....
جسم شما، کلیسایی است که طبیعت در آنجا درخواست می کند مورد احترام واقع شود....
قبلا هم گفته ام: تنها راه به قلب یک زن، مسیر عذاب و شکنجه است. من هیچ راه قطعی دیگری را نمی شناسم....
یا من را بکش یا همانطور که هستم قبولم کن، چرا که لعنت بر من اگر هیچ وقت تغییر کنم....