جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
می دانیدر من سرزمینی ناشناخته استکه خورشیدش در نگاه تو طلوع می کندماهش در چهره ات پدیدار می شودشبش در پیچ و تاب گیسوانت چشم وا می کند ستارگانش سنجاق های سر تو هستندو دست هایت نسیم بهاری را معطر می کند...