نمی توانید جلوی پیر شدن را بگیرید، ولی مجبور نیستید حتما پیر شوید.
دانستن اینکه کجا داری می روی، اولین قدم برای رسیدن به آنجاست.
شما با دنبال کردن قواعد، راه رفتن را یاد نمی گیرید. با انجام دادن و شکست خوردن، یاد می گیرید.
تمام تصمیمی که باید بگیریم اینست که با زمانی که در اختیار ما گذاشته شده چه کنیم.
بعد از مرگ، شما همان چیزی خواهید بود که پیش از تولد خود بودید.
تو راه خودت را داری. من راه خودم را دارم. راه درست، راه بر حق، و تنها راه، چنین چیزی وجود ندارد.
استعداد ارزانتر از نمک سر سفره است. چیزی که افراد با استعداد را از افراد موفق جدا می کند، تلاش زیاد است.
اگر به اندازه کافی راه برویم، بالاخره به یک جایی خواهیم رسید.
چه اهمیتی دارد چند نفر عاشق داشته باشی اگر هیچ کدام از آن ها به تو تمام جهان را ندهد؟
یک روشنفکر کسی است که چیزی جذاب تر از سکس را کشف کرده است.
اگر به افراد فرصت انجام کار درست را بدهی، به ندرت پیش می آید که ناامید شوی.
زندگی، جریانی مداوم از مردن است.
من جانم را برای کسی که به دنبال حقیقت می گردد، خواهم داد. ولی با کمال میل کسی که فکر می کند حقیقت را یافته را خواهم کشت.
چشمان دیگران، زندان های ماست. افکار آنها قفس های ماست.
تفاوت بین کاری که انجام می دهیم و کاری که ظرفیت انجام آن را داریم کافی است تا بیشتر مشکلات جهان را حل کند.
من از خداوند به خاطر موهبت های سخاوتمندانه اش متشکرم. او به من شهامت و ایمان به خودم را داد.
کسی سریع تر از همه سفر می کند که به تنهایی سفر کند.
جایی که کسی نمی تواند سخن بگوید، بهتر است که ساکت بماند.
هر چه تلاش کردی، هر چه شکست خوردی، مهم نیست. باز هم تلاش کن، باز هم شکست بخور. این بار بهتر شکست بخور.
خداوند به هر کس تابلوی نقاشی سفیدی در ابتدای زندگی او داده است. وقتی که خدا به ما قلمو رنگ می دهد کلمۀ هدف را زمزمه می کند، و ما را آزاد می گذارد تا هنرمند زندگی خود باشیم.
به نظر من، یکنواختی و مرگ تقریبا یکی هستند.
فقیر بودن فقط در کتاب ها رمانتیک است.
هر اشتباهی نشان دهنده این است که وقت آن رسیده چیزی جدید یاد بگیری، چیزی که از قبل نمی دانی.
یک روشنفکر چیزی ساده را به شکلی دشوار بیان می کند. یک هنرمند چیزی دشوار را به شکلی ساده بیان می کند.