مهاتما گاندی: شاد کردن قلبی با یک عمل ، بهتر از هزاران سَری است که به نیایش خم شده باشد ...!
مهاتما گاندی: من کوشش می کنم خدا را از طریق خدمت به مردم ببینم. چون می دانم خدا نه در بهشت است و نه در جهنم ! بلکه درون همه ی انسان هاست ...
مهاتما گاندی: مطمئن بودن از خرد خویش بی خردی است. بهتر است بگوئیم که قویترین افراد ممکن است ضعیف شوند و خردمندترین اشخاص ممکن است خطا کنند . . .!
نارضایتی معقول، مقدمۀ پیشرفت است.
همان تغییری باش که می خواهی در دنیا ببینی.
ایمان قوی در میانه تیره ترین طوفان ها هم دوام می آورد.
در هنگام دعا بهتر است قلبی بدون کلمات داشته باشی تا اینکه کلماتی بدون قلب.
عدم خشونت جامه ای نیست که بتوان به خواست خود به تن کرد و از تن در آورد. جایگاه آن در قلب است، و باید بخشی جدایی ناپذیر از وجود ما باشد.
کسانی که می گویند دین هیچ ارتباطی با سیاست ندارد نمی دانند که دین چیست.
رابطه معنوی بسیار ارزشمندتر از رابطه جسمانی است. رابطه جسمانی بدون معنویت مثل جسم بدون روح می ماند.
زندگی من پیام روشن من است.
من معتقدم که فکر انسان یا جامعه انسانی نباید به بخش های محدودی به نام اجتماعی، سیاسی و مذهبی تقسیم شود. تمام اعمال و عکس العمل ها به یکدیگر وابسته اند.
یک نه قاطع برخاسته از عمیق ترین اعتقادات بهتر از بله ای است که تنها برای خشنود ساختن، یا بدتر از آن، برای اجتناب از دردسر بر زبان آورده شود.
تمام مذاهب جهان، با اینکه ممکن است از برخی لحاظ با یکدیگر تفاوت داشته باشند، متحدا اظهار می کنند که فقط یک چیز در این جهان زنده است و آن حقیقت است.
اگر خشونتی در قلب ماست بهتر است که از آن استفاده کنیم، به جای اینکه جامۀ عدم خشونت به تن کنیم تا ناتوانی خود را پنهان کنیم.
ترسوها از ابراز عشق عاجز هستند، عشق مخصوص دلیران است.
مهاتما گاندی: ابتدا تو را نادیده می گیرند، بعد به تو می خندند، سپس با تو می جنگند، و در نهایت تو پیروز می شوی...
زندگی من پیام من است.
از لحظه ای که در مورد انگیزه های یک نفر سوءظن بوجود آید، هر اقدامی که انجام دهد فاسد به نظر می رسد.
عدم خشونت نیازمند ایمان مضاعف است، ایمان به خدا و همچنین ایمان به انسان.
اعتراف به اشتباهات همچون جارویی است که کثیفی ها را جارو کرده و نمایی درخشان تر و شفاف تر باقی می گذارد. من با اعتراف کردن احساس قوی تری پیدا می کنم.
همانطور که انسان تمایل ندارد در جسمی غیر از جسم خود باشد، ملت ها نیز دوست ندارند تحت حکومت ملت های دیگر زندگی کنند، هر چقدر هم ملت دوم اصیل و باعظمت باشد.