پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
مهربان باششاید فردایی نباشد...
اندازه تو هیچ کس مهربان نبود...
مهر که می آید، پاییز آغاز می شود. برگ های درختان که شروع به ریزش می کنند، شکوفه های لبخند کودکان، یکی یکی گل می دهند.در فضای کلاس ها تخته سیاه ها، چشم انتظارند تا دوباره سراپا پر شوند از عطر لبخندهای هم شاگردی ها. کلمات مهربان، بی تابند تا دستی کوچک، با مداد شوق، بر صفحه های سفید دفترهای چهل برگ، بنویسدشان...
صدای تو گرم است و مهربانچه سِحر غریبی درین صداستصدای دل قلبِ عاشق استکه این همه با گوشم آشناست...
من از نهایت شب حرف میزنممن از نهایت تاریکیو از نهایت شب حرف میزنماگر به خانۀ من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاورو یک دریچه که از آنبه ازدحام کوچۀ خوشبخت بنگرم...
کیستی ای مهربان ترین؟که من این گونه به جد، در دیار رویاهای خویشبا تو درنگ می کنم ؟کیستی که من جز اونمی بینم و نمی یابم ؟تو کیستی کهدر خیالم من اینگونه به اعتماد نام خود را با تو می گویم به کنارت می نشینمو بر زانوی تو، این چنین آرام به خواب می روم...
صبح منهمان دست های مهربان توستآغوش پر مهرتو دوستت دارم هایی که هر روز می گوییو سرنوشت درست از همان جا برای من شروع می شود...
خداعمری به من بدهدپیر شدنت را نظاره کنم !غر زدنت را.......موهای کم پشت سپیدت را......نگاه مهربانِ از پشتِ عینکت را.......چالِ گم شده زیرِ چین و چروکِ صورتت می بینی من تا کجا ........خودم را با تو تصور میکنم…!من کنارت میمانمتا ثابت کنم که با تمامِ اینها هم زیبایی....
️️️تمام لحظه های عمرم بدرقه نفس کشیدن توستبه دنبال کوچکترین فرصت بودم تا بزرگترین تبریک را نثار قلب مهربانت کنمورق خوردن برگ سبز دیگری از زندگی ات را تبریک میگویمتولدت آذین زندگی ام باد️...
تمام لحظه های عمرم بدرقه نفس کشیدن توستبه دنبال کوچکترین فرصت بودم تا بزرگترین تبریک را نثار قلب مهربانت کنمورق خوردن برگ سبز دیگری از زندگی ات را تبریک میگویم !تولدت آذین زندگی ام باد...
امروز میلاد توست…..ومن نگرانم تبریکی به تو بگویم که لایق تو نباشد و فقطاز تمام جمله های زیبای دنیا برایت مینویسم:مهربانم… دوستت دارم… میلادت مبارک...
با من هزار نوبت اگر دشمنی کنیای دوست هم چنان دل من مهربان توست...
هرگز به آدمهای مهربان زخم نزنیدآدمهای مهربان در مقابل خوبی هایِ یکطرفه؛ هرگز احساس حماقت نمیکنندچون خوب بودن برای آنها عادت شده استآدم های مهربان از سر احتیاجشان مهربان نیستندآنها دنیا را کوچکتر از آن میبینند که بدی کنند...آدمهای مهربان خود انتخاب کرده اندکه نبینند نشنوند و به روی خود نیاورند نه اینکه نفهمند...هزاران فریاد پشت سکوت آدمهای مهربان هستسکوتشان را به پای بی عیب بودن خود نگذارید......