پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
شایداین کفشبرای توباید».مدت هاستقدم های برهنه امحرفِ گرگ ِ بیابان را می پاید «آرمان پرناک»...
هم آواز می شومبا دلْ شکسته کودکِ آه،از چشم هایت سُر می خورم- شاید-مرا ببینی......
دلخوش نشسته ام که تو شاید گذر کنی لعنت به شایدی که مهیّا نمی شود...
ایراد همه ی ما اینه فکر می کنیم خیلی وقت داریم برای این که کارهامون و انجام بدیم حالا وقت هست بگم دوسش دارم ...حالا بعدا تلاش می کنم ...و ...بعد ناگهان به خودمون میایم سالها گذشته و ما هنوز شروع ام نکردیم یک حفره تاریک توی ذهن و قلبمون به وجود میاد که باعث میشه بایستیم و باقی زندگی و با کلماتی مثل 《شاید 》 و 《ای کاش》 تلف کنیم .یلدا حقوردی...
سوراخ کنج دیوار را با سیمان می پوشانم. مورچه ای از راه می رسد و روبروی سوراخ مسدود شده می ایستد. انگار از غیب شدن سوراخ شوکه شده باشد. آرام صورتم را به او نزدیک و زمزمه می کنم “ مشکلی پیش آمده؟ “ پاسخی نمی دهد. مرا نمی شنود. مرا نمی بیند. شاید حتی از حضور من آگاه نباشد. شاید کسی در گوش ما نیز نجوا می کند که نمی بینیمش ... شاید ......
شاید آن روز بیایدمن و تو ما بشویمپُر شده کاسه ی صبر من از این شایدها......
من شاید اولین عشقت نباشماولین قرارت یا اولین بوسه اتاما فقط میخوام که آخرینت باشم️️️️...
هرکسی در آسمان با یک ستاره دلخوش است !عیب من؛این بود شاید...ماه را میخواستم!...
اما، این آسیاب کهنه به نوبت نیستشاید همیشه نوبت ما ...فرداست...
یه پسر دی ماهی؛شاید به زبون نیاره دوست دارم ولی با کاراش بهت میفهمونه که تو واسش همه چیزی...
سالها بعد شاید تو فقط یک زخم باشی درست وسط قلبم ....
در سرزمین من خار نکارشاید فردا پا برهنه به دیدارم بیایی!...
صبور باش شاید نوبتت همین فرداست...
شاید از من دل برید، اما فراموشم نکردزندگی جز شاید و اما، چه دارد با خودش؟...
شاید کسی که با او خندیده ای را فراموش کنی،اما هرگز کسی را که با او گریسته ای از یاد نخواهی برد......
دستهایم را بگیرشاید هنوز نرفته باشیشاید هنوز نمرده باشم......
شاید هم جنس دل من,,, مرغوب نیست ,,,که آنقدر زود به زودبرایت تنگ میشود!!!...
خودم را به آن راه می زنمشاید آنجامنتظرم باشی......
خودت شاید نمی دانی چه کردی با دلم امادل یک آدم سر سخت را بردیخدا قوت!...
مهربان باششاید فردایی نباشد...
میدونی چیه؟ شاید الان به فکرم نباشی ولی یه روزی / یه جایی/ یه وقتی یاد من میوفتی و با خودت میگی خیلی دوسم داشتا...
برای دوباره آمدنش دعا نکنشاید وقتی آمد همانی نباشد که رفت!...
رویا هایی هست که شاید هرگز تعبیر نشونداما همیشه شیرین اندمثل رویای بودن تو …!...