در خزان آرزو با آب و بذر درانتظارم من هنوز چشم ترسان پای لرزان ، پاکار دل هستم هنوز نو بهار و وقت دل دادن به رستن شد باورم این چنین در فصل سرما یاد خوش دارم هنوز آن تفعل ها و آن امید رستن در بهار آرزو آنچنان شد...