زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
zafaranimasoud
درد ، دردِ زندگی در بین یارانِ غریب
درد ، دردِ آرزو دردِ جنگ ، دنیایی فریب
جنگ ناموزون است جنگ با خویشِ خود
این نبردیست نابرابر لبخند بر ریش خود
ترس هجرت از ده و از کاشیانه از دیار
...
متن مسعود زعفرانی
برای یک روز
یک ساعت
یک لحظه لبخند فرو برده در خویش
نه به اندازه خواب شب
به کوتاهی قیلوله پر هراس روزانه
نه به بلندای فریاد بامداد
به اندازه نجوای شاپرک در باغ تنهایی
...
متن مسعود زعفرانی
بر دوش میکشم خود را
خاطرات را
امید را
در این راهی که پایانش نیست پدیدار .
بر دوشم سنگین است کودکی
شانه می شکند بارِ دردِ ترانه های ناگفته
حرفهای نازده
بار سنگین دل و دردش
زمینت نمی نهم
می برم با خود بار را در این راه سخت دشوار
شاید راهی...
متن مسعود زعفرانی
دنیا نتواند زند برهم دوست داشتن
و دوست داشته شدن را
هرگز هرگز هرگز
نه دنیا و نه خدا
نه فراغ و نه فراق
نه ماندن و نه کوچ از دیده
راستی...
متن مسعود زعفرانی
در خزان آرزو با آب و بذر درانتظارم من هنوز
چشم ترسان پای لرزان ، پاکار دل هستم هنوز
نو بهار و وقت دل دادن به رستن شد باورم
این چنین در فصل سرما یاد خوش دارم هنوز
آن تفعل ها و آن امید رستن در بهار آرزو
آنچنان شد باورم کز باورش پیوسته می رقصم ه...
متن مسعود زعفرانی
از اینجا که منم
از درد دردم نمی گیرد
از غصه گریه ام نمیگیرد
درد پیوسته است گریه مدام
مهربانی ها نیز سرشاراند از درد و هراس
شادی ها پر ز خدای گریه و شک .
ای خدای خنده ها یادت خوش و سرت سلا...
متن مسعود زعفرانی
پاسخی سخت در خور بود
زمستانِ پس از بهار.
ولی افسوس ، بهار در راه
زخمه زمستانی را که گذشت
بر شاخ و برگ خود
چون شمشیر بیگانه ای ناخوانده تا زمستانی دوباره
یادآور امیدی نابجا را
خواهد گریست .
...
متن مسعود زعفرانی