پنجشنبه , ۲۹ شهریور ۱۴۰۳
که شدم مست خرابت..تو که هستی که شدم مست خرابتمنم آن عاشق دیوانه خطابتچه صنم داری و دل برده از ماکه غزل تاب نیاورده به خوابتتو که هستی که مرا عهد ز پیمانه شکستی و نفس در نفس افتاده در این وادیه پنهان نشستیتو که هستی.؟تو که بودی.؟که شدم مست خرابت...