پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
من امّاجلوى دخترمانروزى هزار بار قربان صدقه ات میروم!چشم و گوشش باز شود اتفاقاً...باید بفهمد* مَرد *خواستنش را فریاد میزند!...
پیشانیش را ببوسیدقربان صدقه اش برویدمادر را میگویم!گاهى هم براى مادرﻣﺎدرى کنید …!...