جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
از ازل در طَلَبَت چشم ترم گفت حسینهرکجا بال زدم، بال و پرم گفت حسینمادرم داد به من درس محبت امامن حسینی شدم از بس پدرم گفت حسین...
ای دلبر عیسی نفس ترساییخواهم به برم شبی تو بی ترس آییگه خشک کنی به آستین چشم ترمگه بر لب خشک من لبِ تر سایی...