زیبای دلم بی تابت شدم دل دادم به تو بی خوابت شدم تو عشقو زنده کردی تو قلبم دوباره با یه حس ناب با فکر تو بیدارم ای عشق من مث فرشته ها بخواب چشماتو ببند و خواب عشقتو ببین تو بهترین خیال رو زمین میخوام بگم دوست دارم همین...
که گفته بعد تو یک بغض بی جانم که گفته شب به شب من در خیابانم گریه نمیکنم ببین که گفته خورده ام زمین برو چه فرقی میکند چه ها گذشت بر من چه فرقی میکند تو رفته ای اصلا گذشته فکر تو ز سر چه فرقی میکند دگر برو...
دل من به نگات گره خورد یه شب کنار دریا بیا نازنینم هنوزم همونم که بری میشه غریب و تنها آخه من هنوزم دوست دارم به اندازه ی چشمام آخه بر نمیاد ازم دور شه از دست تو دستام آخه واسه قلبم نمیشه کسی مثل تو ای داد چی اومد...
به چه دلواپسی نابی به سرم زده بی خوابی صبرم شده لبریز کجایی چه دل آشوبه ی جذابی در این شب مهتابی در تاب و تبم تا تو بیایی به چه دلشوره زیبایی در خلوت و تنهایی دل در دل من نیست کجایی به دل افتاده که می آیی نزدیک...
خستم از دنیا درمونده و تنها نه حالی مونده باقی نه امید واسه فردا وقتی این همه بی رحمیم از عشق چه میفهمیم ما که پشت به هم نشستیم رو به آینه ها شکستیم چه دردایی کشیدم به هر سمتی دویدم ته هر راهی رسیدم به هیچ جا نرسیدم خدایا...
پدرم غرور من پیش تو سر خم میکنه پدرم نگاه تو درد منو کم میکنه عاشقم عاشق آرامش خنده هاتم عاشقم عاشق مردونگی صداتم توو هر نفس تکیه گاهی فدات بشم من الهی توو هر نفس تکیه گاهی فدات بشم من الهی فدات بشم من الهی رو به راهم اگر...
چشم من پی تو گشته حیران از همه به غیر تو گریزان چشم تو شب ستاره باران آسمان شده خلاصه در آن من از تمام دنیا شبی بریدم تو را که دیدم میان چشم مستت چه ها ندیدم تو را که دیدم غم تو را همان شب که دل سپردم...
زیادی دور نشو بیا کجاهارو میکنی نگاه انگاری غرقی توی رویا حالتو میخرم همه میرن تو میمونی پشتم گفتی نرو لفظتو نکشتم دل تو اینجاس توی مشتم این دلو میبرم اینا حرفای منه نمیگم جلو همه ولی صد سالم اگه خیره شم تو چشمات کمه اینا حرفای منه نمیگم جلو...
ولی با ترس و پنهانی که پنهان کردنه یک عشق یعنی اوجه ویرانی یعنی اوجه ویرانی دوست دارم ولی با ترس و پنهانی ولی با ترس و پنهانی دلم رنج عجیبی میبرد از دوریت اما دلم رنج عجیبی میبرد از دوریت اما نجابت میکند مانند بانوهای ایرانی نجابت میکند مانند...
وقتی دلم عاشق میشه میترسم از حس جنون وقتی میگم عاشق شدم میرم دیگه تا پای جون وقتی دلم عاشق میشه خیلی چشام گریه میخواد میخواد همش ثابت کنه دوست داره خیلی زیاد با یه احساس عجیبی میخوام آرومت کنم عشق همینه نمیشه ساده فراموشت کنم خط قرمزم شدی یعنی...
داری میری و بارونه جز دلم همه چی آرومه چی شده آخه این همه با من داری بد میشی میری چشمام خیره به جاده ست واسه تو این فاصله ساده ست چی شده حالا از منه عاشق داری رد میشی نرو که بی تو دلخورم نرو نرو بی تو میبرم...
ای که پهلو زده بر قرص قمر چشمانت عالمی محو تماشای لب خندانت من نگویم سخنی جز سخن از خنده ی تو چه شود سر بگذارم به روی دامانت نکند روزی بگویی سخنی از حالت دلخوشم من به همین چند خبر از احوالت همه ترسم شده چشمان گنهکار کار رقیب...
بهار بهار اومده تا باز منو هوایی کنه با عطر نفسهای تو بهار داره در میزنه به هرکجا سر میزنه ببین که دستاشو میذاره توی دستای تو دیوونه و مجنون توام این حالمو مدیون توام این روزا غزل خون توام ای جان از این حال پریشان با عشق تو کاری...
گل ریحون بوته ی یاسم عطر تو واسم بهترینه مث پیچک میپیچه صدات زنگ خنده هات دلنشینه ماه من روی زمینه هر شب کنار من میشینه نمیخوابم تا اون نخوابه آخه قشنگیش به اینه به خورشید بگو نتابه وقتی چشمای تو خوابه موهات جاده ی شماله پر پیچ و تابه...
مثه میگردم دور این روز و شبا یه مترسک میشه قلبم تا دوشم کلاغا شیرین و خواستی تر از تو ندیدم من تا حالا دلمو میبره اون دلبری و ناز ادات دوتا چشمای سیاه این همه با شرم و حیا آخ چقدر دیدنیه اون دوتا چاله گونه ها عطر نگاهتو...
بازگرد ای بغض صحراگرد من باز گرما ده به بیت سرد من من شب ظلمانی هستم تار تار انتظارم انتظارم انتظار منتظر بودن عبادت کردن است با خیال دوست عادت کردن است قبله ی صحرا نشین این کویر بال زخم سجاده هایم را بگیر هی نمیدانم کجایی کیستی ای فراتر...
من هنوز دیوونتم زل نزن تو صورتم کاری کن یادم بره تو رو من رسیدم به جنون هی میگم با من بمون حرفمو باور نکن برو کاش نبینی حالمو این دله بی تابمو که جدایی رو به روشه سخت تر از اینش نکن چیزی از حست نگو کاری کن راحت...