گفته بودم عاشقم عاشق برای یک نفر
از همه عالم بریدم ماندم پای یک نفر
این چه ذوق و اضطرابی این چه حالی ست
عکس خود بینم به قاب چشمهای یک نفر
من که جان بستم به آهنگ صدای آن صنم
جان فقط باید بریزد با صدای یک نفر
عاشقی آن نیست که بسته است به مویی
مثل غنچه بسته در دل ریشه های یک نفر
بنویس مرا شهر مرا کبوتر عشق مرا
که قلب من می تپید فقط برای یک نفر
ZibaMatn.IR