شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
باز عالم و آدم و پوسیدهگان خزان و زمستان؛ خندان و شتابان به استقبال بهار میروند تا اندوه زمستان را به فراموشی سپارند و کابوس غم را در زیر خاک مدفون سازند و آنگه سر مست و با وجد و نشاط و با رقص و پایکوبی با ترنم این سرود طرب انگیز نوروز و جشن شگوفهها را برگذار مینمایند....
و باز گرمای ملایم و فرحبخش روزهای آفتابی بهار در باغ و راغ و کشتزارها به سبزه و گلها و درختان بشارت میدهد تا از خواب سنگین زمستان بیدار شوند و روح تازه بخود گیرند و آنگاه این نوای جانبخش را ساز بدارند....