پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
نهاده ام به جگر داغ عشق و میترسمجگر نمانَد و این داغ بر جگر ماند...
آتشت ریخت به روی جگر چند نفر؟ریخت با دیدن تو کُرک و پَرِ چند نفر؟...
جز ناله به بازار تو دیگر چه فروشیماین است متاع جگر خسته دکانها...