پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
آخر از حسرت دیدار تو من میمیرم عاشقی هم بخدا حد و حسابی دارد...
هیچ میدانیکه من در قلب خویشنقشی از عشق تو پنهان داشتم؟...
اما تو هیچ بودی ودیدم هنوز هم در سینه هیچ نیست بجزآرزوی تو...