جمعه , ۹ آذر ۱۴۰۳
اسفند ماه تولد آدمای مهربونهمهربون ترین اسفند ماهی تولدت مبارک...
قلب من است،ولی در حصار تو...
برف همان دوستت دارم های باران استکه روی دستان سرد ابرها باد کرده است...
چهل زمستانحریف آغوش گرمت نمی شوند...
فقط یار من و یار من و یار خودم باش...
اولین زمستون با هم بودنمون مبارک...
تو این هوای برفی فقط تو می چسبی عشقم...
افتاده ام درست ته چال گونه اتپای دلم شکسته و بهتر نمی شود...
چه مصر و چه شام و چه برّ و چه بحر همه روستایند و شیراز شهر...
نه آمریکا نه تگزاس!زندگی فقط تو شیراز...
وقتی طلوعم تو باشیروزهایمبا صبح بخیر توشروع میشود...
طلوع صبحگاهت به شادابی بارانو روزت به سفیدی برف زمستان...
برف میبارد و همه خوشحالند و من غمگین...دارد رد پاهایت را می پوشاند برف!...
شهر را برف و بوران برده است اما مرا چشم های تو...
با برگ ها نیامدیبا برف ها بیا......
بین من و تو هنوز...یه ریز برف میاد...به دیدنم که میای،لباس گرم بپوش...
نیامدی...زمستان شد!زمستان ماند!نبودنت طولانی ترین فصل است...
من سرما زده را گرم در آغوش بگیربه هوای بغلت بود که سرما خوردم...
سرزده باشمثل برفذوق مرگم کن با آمدنت...
من به تو دلگرمم با اینکه برف میاد......
گرمای آغوش تو برای زمستان من بس است...
باران یا برف...چه فرقی می کند؟تو که باشی ،هوا که هیچزندگی خوب است...
زمستون و روزای برفیش برام سرد نیستنتا وقتی که خاطرات گرمت همرامه......
این زمستونم به یاد تو می مونمبرف و بارونم به یاد تو می مونم...
مهربانیمثل برف استهرچه را میپوشاند زیبا میکند…مهربان باشیم...
دلم سکوت کرد ، ولی حرف داشتیک روز سرزده بیا،شبیه برف باش...
کاش روزی برف می آمد که ما آدم نمایان دور از جان بشر!یک آدم برفی بسازیم...
برف را دوست ندارموقتی کرمانشاه اینقدر سرد است....
برف هم دلیل عاشقانه ای ستبرای سفر به آغوشت.عشق راهش را پیدا می کند....
نباشیمن هیچ حسی به روز برفی ندارم...
خدا زیباستاین را در دانه دانه های برف می بینم...
یخ زدم در بارش این برف و کولاک زماناز زمستانی که دارم در بهار خویشتن...
دلگیرم از کسی که مرا غرق خودش کرد اما نجاتم نداد…...
شایدم چشم ما سوراخه که ازش میوفتید...
با مانع یا بی مانعمیخواهمت و کوتاه نمی آیم...
دلبر و یار من تویی رونق کار من تویی !...
مَن چنان عاشقِ رویتکه زِخودبی خبرم .. !...
من تورو واسه زندگی نمیخوام من زندگی رو به خاطر تو میخوام ️️️...
ﺳﮑﺴﮑﻪ ﺍﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﮔﻔﺘﻢ ﻣﺮﺍ ﺑﺘﺮﺳﺎﻥ گفت ولنتاین نزدیکه ﻧﻔﺴﻢ ﺑﻨﺪ آﻣﺪ...
جملههای امری بعضی وقتا خیلی خوبنمثلا وقتی میگهحرف نزن بیا بغلم...
پریده رنگ و رویم/چقدر پشت ابرها/مخفی میشوی؟...
وقتی به آسمان نگاه میکنمزیباترین ستارهی دنیا را می بینمیعنی تو...
مگه میشه تو باشی و من آرزوی دیگری داشته باشم؟...
داداش رفیقشم برا من جور کن، دمت گرم...
تا چشم کار میکنه...تو زندگیم جات خالیه !...
همه چی گرون شد ولی تو همون دوزاری قبل هستی...
عطر موهایت در بادطعم چشمانت در یاد.....
نفسی همدم ما شو که نداریم کسی...
کادوی ولنتاین فقط بودنش *مادر را میگویم*...
بهترین کادوی روز عشقفقط بودن پدرومادر...